«مسعود سخاوت دوست» آهنگساز و موسیقی دان مطرح کشور که آثار بسیاری در زمینه فیلم و سریال داشته و در این مسیر افتخارات بسیاری کسب کرده است، این روزها مشغول آهنگسازی برای سه اثر سینمای خانگی به نامهای «سیاوش»، «میخواهم زنده بمانم» و «ملکه گدایان» و سریال تلویزیونی «بچه مهندس ۴» از رسانه ملی است. با او در خصوص تازهترین فعالیتهای هنری اش گفتگو کردهایم.
این آهنگساز در خصوص موسیقی متن سریال نمایش خانگی «میخواهم زنده بمانم» که این روزها در حال پخش است گفت: موسیقی متن سریال «میخواهم زنده بمانم» به لحاظ سبک کاری از جمله کارهای " پلی استایل " با محوریت موسیقی کلاسیک محسوب میشود که به علت بستر اتفاقاتی که در دههی ۶۰ رخ میدهند با جنسی از موسیقی نوستالژیک آن دوره همراه است. در این سریال ما با سه اتمسفر کاملا متفاوت مواجه هستیم؛ اتمسفر اول که داستان اصلی کل آن شکل میگیرد و عاشقانهای است که در یک مثلث ناگزیر گرفتار شده و به تبع جنس موسیقی را دستخوش تغییر در راستای درام میکند. هارمونیکا و ارکستر زهی متشکل از ویولن، ویولا و ویولن سل با همراهی پیانو ارکستراسیون این اتمسفر را تشکیل داده است.
وی افزود: اتمسفر دوم فضای اکشن و تریلری است که حاکم بر جریان شخصیت کاوه و درام مرتبط با این شخصیت است؛ موسیقی این قسمت عمدتا الکترونیک، پرکاشن محور و همراه با افکتهای صوتی دیستورشن است. اتمسفر سوم که شاید پیچیدهترین قسمت سریال هم باشد مربوط میشود به روابط اسرار آمیز کاری و خانوادگی شایگان که با توجه به شرایط درام جنس موسیقی میستیک و راز آلوده است. ارکستراسیون این قسمت عمدتا نامتعارف و مبتنی بر پدهای الکترو آکوستیک است.
«سخاوت دوست» ضمن اشاره به این نکته که از نتیجهی کار راضی بوده و بازخوردهای مثبتی از آن گرفته است، اظهار داشت: قطعات کار عمدتا به خاطر ارکستراسیون متنوع و خط ملودی نوستالژیک مورد استقبال واقع شدند و علاوه بر این جنس صدا دهی مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. ما در ضبط و میکس کار سعی کردیم که تمام نکات مربوط به یک صدادهی آنالوگ را رعایت کنیم تا جنس صدا کمی قدیمی و گرفته به نظر برسد و همین امر باعث ایجاد قرابت بین قطعات کار و زمان اتفاقات فیلم شد.
وی در پاسخ به این پرسش که در ساخت موسیقی متن چه عواملی بیشترین تأثیر را در کسب نتیجهی دلخواه دارند؟ گفت: عوامل مختلفی در شکل گیری اندیشهی آهنگساز هنگام خلق موسیقی دخیل است؛ در واقع آهنگ ساز فیلم علاوه بر در نظر گرفتن تمام نکات آهنگسازی مثل ملودی پردازی، هارمونی، کنترپوان و نکات مربوط به بافت و سازبندی، باید بحث درام و درک عمیق از متن را نیز در نظر بگیرد. همین امر باعث به وجود آمدن یک رویکرد برون صنفی برای آهنگ ساز میشود به نحوی که آشنایی آهنگساز با بحث ادبیات علی الخصوص ادبیات نمایشی به یک ضرورت تبدیل میشود.
این آهنگساز ادامه داد: در مجموع اگر بخواهم عوامل دخیل در ساخت موسیقی فیلم را بیان کنم تمام مباحث مربوط به اصول آهنگسازی در کنار درک دراماتیک از متن تصویر را شامل خواهد شد. به موارد ذکر شده باید گفتمان تیم مولف تصویر را اضافه کرد. به این معنی که آهنگساز باید به گفتمان فنی و فلسفی با کارگردان و حتی تیم پس تولید نیز توجه داشته باشد و همین امر کار آهنگسازی فیلم را بیشتر از جنبههای دیگر موسیقی، کاری تیمی و گروهی جلوه میدهد.
این موسیقی دان ضمن اشاره به این نکته که عدم سنخیت بعضی از آثار تولید شده در حوزهی موسیقی فیلم علل مختلفی دارد افزود: تشخیص نادرست آهنگساز از موقعیت درام و همچنین هدایت نادرست تیم کارگردانی و یا جرح و تعدیل بدون هماهنگی اثر تولید شده و در نهایت اظهارنظرهای متضاد و گاه متناقض باعث از دست رفتن یکپارچگی و وحدت اثر میشود.
وی که در جشنوارهی سال گذشته همکاری دیگری با «نرگس آبیار» برای تولید موسیقی متن فیلم «ابلق» داشت در خصوص این کار توضیح داد: " ابلق " چهارمین همکاری من با خانم آبیار بود؛ این کار به لحاظ استتیک و زیبایی شناختی تفاوت قابل توجهی با آثار دیگر خانم «آبیار» دارد. اتمسفر صوتی کار " ابلق" فضایی پیچیده و در عین حال بی هویت دارد، شاید اگر بخواهم کلید واژهای برای دست یافتن به مفهوم مشترک دنیای صوت و تصویر ابلق بیان کنم بتوانم به بی هویتی در عین ترس و تعصب اشاره کنم.
وی افزود: ارکستراسیون ابلق نامتعارف و متشکل از سازهای بادی محلی است که با افکتهای الکتروآکوستیک همراه شده است. ساز زهی مورد استفاده در عمدهی صحنههای این فیلم سازی زهی شبیه لیر متعلق به شمال اروپا و کشورهای اسکاندیناوی اقتباس شده و به نوعی میتوان گفت برای همین منظور بازسازی شده است. جهان صوتی ابلق تفاوت بنیادین با جهانهای صوتی سه فیلم دیگر خانم «آبیار» دارد. اگر "نفس" را با جهان صوتی کودکانه و رویاگونه در نظر بگیریم و " شبی که ماه کامل شد" را با رویکرد تناسخی و استحالات صوتی لحاظ کنیم، جهان صوتی " ابلق " جهانی نسبتا آتونال با رنگ آمیزی طیفی و اسرارآمیز است.
«سخاوت دوست» که در عمدهی کارهایش نگاهی به موسیقی " فولکوریک" دارد، در پاسخ به این پرسش خبرنگار حوزهی موسیقی " دیباچه " که به چه دلیل کمتر شاهد استفاده از ظرفیتهای موسیقی بومی و محلی در آثار هستیم؟ گفت: در حقیقت اقتضای فیلم و البته سلیقهی تیم کارگردانی میتوانند جهت اهنگساز را برای استفاده از اتمسفرهای بومی و فولکوریک عوض کنند و الزاما سلیقهی آهنگساز میتواند در این میان مطرح نباشد، اما گاهی عدم اشراف به موسیقی محلی میتواند علت بی توجهی نسبت به استفاده از این متریال مهم و بنیادین باشد. به هر حال وقتی موقعیت جغرافیایی و قومی در یک اثر سینمایی به وضوح مشخص است میتوان از این مولفهی مهم به عنوان عنصری تقویت کننده در جهت رنگ آمیزی صوتی استفاده کرد.
وی افزود: برای فراگیر شدن این مهم، بخش قابل توجهی از اصول آهنگسازی باید منطبق بر شناخت صحیح از موسیقی ایرانی و البته موسیقی محلی و مقامی باشد. این جنبه فنی کار را در نظر میگیرد، اما جنبهی سلیقهی تیم کارگردانی و تهیه نیز قابل توجه است. اگر کارگردان و تیم تهیه کننده نسبت به موسیقی محلی و ایرانی اقبال داشته باشند، این کار برای آهنگ ساز راحتتر خواهد شد، اما بارها پیش آمده که سمپلها و نمونههای صوتی که توسط تیم مولف برای آهنگساز در نظر گرفته میشود کاملا از اتمسفر ایرانی و به تبع محلی و مقامی فاصله دارد. البته ذکر این نکته ضروری است که نگاه کاملا سنتی نسبت به موسیقی ایرانی میتواند بار دراماتیک این موسیقی را کاهش دهد علی الخصوص برای ترکیب با تصاویر به همین سبب بهتر است با رویکردی مدرن نسبت به بستر صوتی موسیقی ایرانی وارد عمل شد.
آهنگساز سریال تلویزیونی «بچه مهندس» از تفاوتهای موسیقی متن یک اثر سینمایی با سریال گفت: به لحاظ فنی و اصول آهنگسازی تفاوتی بنیادین بین یک اثر سینمایی و سریال وجود ندارد؛ اما از لحاظ مدیا شاید کمی در نظر گرفتن مخاطبین بتواند در شکل گیری این دو گونهی موسیقی موثر باشد. به طور مثال ما در سینما برای ایده پردازیهای خلاقانه و تجربیات صوتی آزادی عمل بیشتری داریم؛ چرا که مخاطبین سینما و البته جنس کار سینمایی این موضوع را حمایت میکند. اما در تلویزیون عمدهی مخاطبین با سلیقهی شنوایی مختلف و البته عادتهای شنوایی یکسانی رشد پیدا کردهاند. به همین سبب ممکن است خلاقیت صوتی در صورتی که در چارچوب سلیقهی شنوایی مخاطب نباشد موجب عدم پذیرش آن شود و البته مدیای تلویزیون با رویکرد پذیرفته شدن توسط مخاطب عام این موضوع را نخواهد پذیرفت. این امر مشکلاتی به همراه خواهد داشت و از طرفی آهنگسازان با تحصیلات دانشگاهی یا تجربیات صوتی ارزنده باید خود را در چارچوب سلیقهی شنوایی محدود کنند و از طرفی دیگر جریانات محافظه کارانهای در حوزهی موسیقی این امر را شدت میبخشد.
وی ادامه داد: از این رو شاید بتوان گفت حساسیت در مدیای تلویزیون نسبت به عناصر مهم موسیقیهایی مانند هارمونی، کنترپوان، فرم و دیگر موارد کمتر از سینما خواهد بود چرا که همواره سلیقهی عمومی با عادتهای شنیداری آمیختگی اجتناب ناپذریری دارند، اما به لحاظ تجربهی شخصی اگر ما بتوانیم همان کیفیت آثار سینمایی را در مدیای تلویزیون حفظ بکنیم میتوانیم این سلیقهی شنوایی را ارتقاء ببخشیم. البته این امر با یک مشکل بزرگ مواجه است و آن هم عدم تأمین بودجهی کافی برای این ارتقاء میباشد. هزینههای تولید موسیقی برای یک اثر تلویزیونی گاها با موارد مشابه سینمایی بیش از ۶ یا ۷ برابر اختلاف دارد و این امر قطعا در کیفیت تولید موسیقی تأثیر مستقیم خواهد داشت. پس علاوه بر جنبههای فنی که ذکر شد جنبههای کیفیتی نیز به علت عدم تأمین مالی مناسب در مدیای تلویزیون دستخوش تغییر خواهد شد.
وی در انتها در خصوص اهمیت پرداختن به موسیقی در فضای پرتنش امروزی گفت: موسیقی شاید به ظاهر مرزهای جداگانهای داشته باشد مرزهایی که از فرهنگ تا سیاست را شامل میشود، اما هیچ مرز مطلقی برای مواجههی مخاطبین با موسیقی متصور نیست. محدودیتها گذرا هستند و گاهی حتی میتوانند با عث خلاقیت و تغییر شیوهی مواجهه با یک امر باشند. در حال حاضر شرایط بیماری و محدودیتهای ناشی از این موضوع باعث کم رنگ شدن فعالیت این صنف شده است که با به وجود آمدن زیرساختهای اینترنتی شاید بتوان اندکی از این خسارت را جبران کرد. بحث دربارهی عدم حمایتهای دولتی از موسیقی و البته خسارتهایی که این شیوهی برخورد به این گونهی هنری وارد ساخته بحثی طولانی است. اما باید بگویم که هر بی توجهی که از جانب سازمانهای مربوطه از بالاترین نقطه تا پایینترین نقطه نسبت به موسیقی وارد شود به طور مستقیم در فرهنگ جامعه تأثیرگذار خواهد بود. جامعهای که فرزندان مسئولین و سیاست مداران هم در آن رشد کرده و پرورش مییابند؛ بنابراین اگر قرار است در سیستم نظارتی و مدیریتی موسیقی تغییراتی ایجاد شود و این شرایط چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ سیاسی رو به بهبود بگذارد باید در ساختار فکری تصمیم گیرندگان سیاسی این سرزمین انقلابی صورت گیرد.
این آهنگساز افزود: این صنعت قدسی باید دارای اهمیت آموزشی شود نه اینکه با سانسورهای بی مورد و سلیقهای جلوی رشد و نمو این هنر ارزنده گرفته شود و در نهایت جا برای فعالیت موسیقیهای سخیف و ضعیف مهیا شود، چیزی که امروز از آن بی خبر نیستیم.
گفت و گو از : اعظم صفایی